تن وتن زنجیری خیالی که درختان کهنسال را به هم وصل و زمین را وطن همه ما می‌سازد.

۱۲ شیوه، روش و متد مهم آموزش بازیگری تئاتر و سینما غرب تا شرق از آغاز تا امروز

۱۲ شیوه، روش و متد مهم آموزش بازیگری تئاتر و سینما غرب تا شرق از آغاز تا امروز

در این مقاله برای شما علاقمندان به آموزش بازیگری ، ۱۲ روشی که هر بازیگری باید درباره آن بداند را شرح خواهیم داد.

بازیگری امروزه یکی از مشاغل مورد توجه بیشتر مردم است. هرچند که این علاقه در بین سنین مختلف همیشه وجود دارد اما طیف وسیعی از جوانان و نوجوانان با رویای بازیگری و نتایج حاصل از آن رویاپردازی می‌کنند. بازیگری اتفاقا شغل بسیار سختی است؛ چون ملغمه‌ای از چندین و چند توانایی و نیازمند رعایت نکات بسیاری است که مربوط به مسایل فیزیکال می‌شود.

همچنین جنبه‌های روانی را نیز در برمی‌گیرد؛ مثل تمرینات سخت بدنی و تمرینات دشوار پرورش ذهن و تقویت حافظ. شما می‌توانید برای دانستن تمرین های عملی بازیگری بدن و صدا (بیان ، لحن) و احساس بر روی لینک کلیک کنید.

اگرچه که این شغل از ابتدایی‌ترین مشاغل محسوب می‌شود و به گفته مارلون براندو “دو شغل فاحشه‌گری و بازیگری جزو قدیمی‌ترین مشاغل دنیاست “؛ اما شیوه‌های قدیمی با توجه به ماهیت بازیگری و هنر تئاتر و شیوه‌های اجرا در قدیم، طراحی شده بود.

مثلا استفاده از ماسک‌ها برای نمایش درونیات “شخصیت نقش” ویا فاصله تماشاگران تا بازیگران، ضرورت کار بر روی حرکات صورت را حذف می‌کرد؛ اما هرچه جوامع پیچیده‌تر، ضرورت توجه به جزئیات رفتاری و شناخت جزئی‌تر انسان‌های دیگر در جامعه و شناخت خود باعث کشف و بوجود آمدن “دانش روانشناسی” شد، در ادامه آن خلق شخصیت‌های پیچیده‌تر در نمایشنامه‌ها نیز تحت تاثیر این علوم و فنون جدید، ضرورت تدوین شیوه‌های جدید بازیگری برای خلق شخصیت‌های پیچیده را بوجود آورد.


استانیسلاوسکی هنرمند روس بود که از ارتباطش با بنیانگذاران علم روانشاسی و توجه به مسایل فلسفی دیدرو فرانسوی توانست مبنا و پایه ای برای آموزش بازیگری نوین قرار دهد. هنوز هم شیوه و روش او را که به‌نام “سیستم” می‌شناسیم آغازگر راه هر بازیگری است که می‌خواهد بصورت حرفه‌ای و جدی قدم به این چالش بگذارد.
پس از خلق “سیستم” شاگردان استانیسلاوسکی بر پایه نظریات او شیوه های دیگری را پیش گرفتند. این شاگردان هر یک معایبی را در این نظریات می دیدند. هرکدام بر اساس توانایی‌های خود بخشی از این سیستم را برجسته کردند. پس از گذشت حدود یک قرن از این شروع، افراد زیادی سعی در ابداع و بهبود “روش آموزش بازیگری ” داشتند تا این حرفه و مهارت پیچیده را بتوانند آموزش و رشد دهند.
افراد دیگری نیز بودند که روش آن‌ها کاملا درمقابل شیوه‌ های بازیگری استانیسلافکی بود، اما آنها هم برای ارایه شیوه خود استناد به کار او می‌کردند مثلا روش هفتم در این لیست برشت است او نمی‌خواست تماشاچی از دنیای واقعی خودش خارج شده و وارد جهان خیالی داستان شود برای همین عکس شیوه استانیسلافسکی را پیش می‌گرفت تا تماشاچیان با استفاده از واقع گرایی هنر بازیگران در ایفای نقش در دنیای نمایش غرق نشود، برعکس او دائم سعی می‌کرد بازیگران را به نحوی به کار بگیرد که تماشاگر هرگز فراموش نکند که درحال تماشای نمایش است و حتی گاهی بازیگران با تماشاچیان صحبت می‌کردند و آنها را به حرف میگرفتند.
در زیر از میان شیوه های گوناگون بازیگری تعدادی را لیست کرده‌ایم .
این مقاله قرار نیست بازیگری را بیاموزد اما هر علاقه‌مند بازیگری اول باید این مقاله را ببیند، تا راهنمایی برای او در مسیر رشد  هنر بازیگری قرار بگیرد.

اول : روش استانیسلافسکی (Stanislavski Method)

آموزش بازیگری
آموزش بازیگری

تاریخچه روش استانیسلاوسکی که به سیستم استانیسلافسکی نیز معروف است، توسط او، بازیگر و کارگردان روسی، در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم توسعه یافت. این روش به عنوان یکی از اولین سیستم‌های جامع و مدون برای آموزش بازیگری شناخته می‌شود و تأثیر عمیقی بر تئاتر مدرن و بسیاری از روش‌های بعدی این عرصه داشته است.

فلسفه استانیسلافسکی بر این باور است که بازیگر باید به عمق شخصیت و احساسات خود نفوذ کند تا بتواند نقش را به صورت طبیعی و واقعی اجرا کند. او تأکید می‌کرد که بازیگر باید از تجربیات شخصی و خاطرات خود برای ایجاد احساسات واقعی در نقش را مورد استفاده قرار دهد. هدف اصلی وی این بود که بازیگر بتواند به یک وضعیت روانی و احساسی دست یابد که باعث شود نقش را به صورت طبیعی و قابل باور اجرا کند.

منابعی که می‌توان این روش را جامع و کامل توضیح دهد، عبارتند از:

  • “An Actor Prepares” نوشته کنستانتین استانیسلافسکی: این کتاب یکی از منابع اصلی برای آموزش روش استانیسلافسکی است و به توضیح تکنیک‌ها و تمرینات مختلف برای آماده‌سازی بازیگران می‌پردازد.
  • “Building a Character” نوشته کنستانتین استانیسلافسکی: این کتاب نیز به تشریح فرآیند ساختن شخصیت توسط بازیگر و تمرینات مربوط به آن می‌پردازد.

تکنیک‌های عملی این روش را می‌توان به دو دسته پیشانقش و پسانقش دسته‌بندی کرد:

  1. پیشانقش
  • تمرینات بدن: شامل تمریناتی است که به تقویت بدن، انعطاف‌پذیری و کنترل حرکات کمک می‌کند. این تمرینات به بازیگران کمک می‌کند تا بدن خود را به عنوان ابزاری برای بیان احساسات و واکنش‌های مختلف به کار ببرند.
    • تمرینات یوگا و تمرینات انعطاف‌پذیری برای افزایش توانایی‌های بدنی بازیگران.
    • تمرینات تمرکز بر حرکت‌های بدنی برای افزایش آگاهی از حرکات و کنترل بدن.
  • تمرینات تنفسی و صوتی: این تمرینات به بهبود تکنیک‌های تنفسی و تقویت صدای بازیگران کمک می‌کند.
    • تمرینات تنفس عمیق برای افزایش ظرفیت ریه‌ها و کنترل تنفس.
    • تمرینات تقویت صدا و تنوع در تولید اصوات مختلف.
  1. پسانقش
  • تحلیل روان‌شناختی شخصیت: تحلیل عمیق شخصیت و ویژگی‌های روان‌شناختی آن. بازیگر باید به بررسی عواطف، انگیزه‌ها و پیشینه شخصیت بپردازد تا بتواند نقش را به صورت واقعی اجرا کند.
    • مطالعه پیشینه و بیوگرافی شخصیت برای درک بهتر انگیزه‌ها و رفتارهای او.
    • تحلیل روابط شخصیت با دیگر شخصیت‌ها و موقعیت‌های نمایشی.
  • تمرین با متن: شامل تمریناتی است که بازیگر را با متن و دیالوگ‌های نقش آشنا می‌کند و به او کمک می‌کند تا به درک عمیق‌تری از نقش برسد.
    • خواندن و تکرار متن برای آشنایی با دیالوگ‌ها و جریان داستان.
    • تمرینات تحلیل متن و تفسیر دیالوگ‌ها برای فهم بهتر معانی و مفاهیم پنهان.

پرفورمنس آرت هنری عاشقانه یا خشمگین [+جزییات]

از فواید این روش می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ایجاد احساسات واقعی: روش استانیسلافسکی به بازیگران کمک می‌کند تا احساسات واقعی و طبیعی را در نقش‌های خود ایجاد کنند، که باعث می‌شود اجراهای آنان به صورت باورپذیر و تاثیرگذار باشد.
  • توسعه توانمندی‌های روان‌شناختی: این روش به بازیگران کمک می‌کند تا توانمندی‌های روان‌شناختی و تحلیلی خود را تقویت کنند و به درک عمیق‌تری از شخصیت‌های نمایشی برسند.

همچنین نقدهایی که به این روش شده است به شرح زیر است:

  • خطرات روانی: برخی از منتقدان معتقدند که فرو رفتن عمیق در احساسات و تجربیات شخصی می‌تواند به بازیگران آسیب روانی بزند و باعث ایجاد مشکلات عاطفی شود.
  • نیاز به زمان و تمرین فراوان: روش استانیسلافسکی به دلیل نیاز به تمرینات فراوان و طولانی‌مدت، ممکن است برای برخی از بازیگران چالش‌برانگیز باشد.

روش استانیسلافسکی یکی از ۱۲ روش مهم بازیگری است که با تمرکز بر احساسات واقعی و تحلیل روان‌شناختی شخصیت، به بازیگران کمک می‌کند تا نقش‌های خود را به صورت طبیعی و باورپذیر اجرا کنند. با وجود نقدهایی که به این روش وارد شده است، بسیاری از بازیگران و کارگردانان همچنان از آن به عنوان یکی از بهترین و جامع‌ترین سیستم‌های آموزش بازیگری استفاده می‌کنند.

دوم : تکنیک میخائیل چخوف (Michael Chekhov Technique)

آموزش بازیگری
روش بازیگری

تکنیک میخائیل چخوف یکی از روش‌های معتبر و شناخته شده بازیگری محسوب می‌شود که توسط مایکل چخوف، یکی از برجسته‌ترین بازیگران و مربیان تئاتر قرن بیستم، توسعه یافته است. این تکنیک به بازیگران کمک می‌کند تا از طریق تخیل، بداهه‌پردازی و استفاده از حرکات بدن، به عمق و صداقت در نقش‌های خود دست یابند.

  • تاریخچه

میخائیل چخوف، که برادرزاده نویسنده مشهور آنتوان چخوف بود، تکنیک خود را در دهه ۱۹۳۰ توسعه داد. او که یکی از شاگردان برجسته کنستانتین استانیسلاوسکی بود؛ با بررسی و نقد روش استاد خود، به توسعه یک رویکرد جدید در بازیگری پرداخت. چخوف در این روش، بر استفاده از تخیل و تمرینات فیزیکی به عنوان ابزارهای کلیدی برای خلق نقش‌های پیچیده و عمیق تأکید کرد. او در نهایت به ایالات متحده رفت و تکنیک خود را به بازیگران هالیوود و تئاتر آمریکا آموزش داد.

  • فلسفه

فلسفه تکنیک چخوف بر این اصل استوار است که تخیل و خلاقیت بازیگر نقش کلیدی در خلق شخصیت‌ها و داستان‌ها دارند. او معتقد بود که بازیگران باید از تخیل خود برای خلق جزئیات دقیق شخصیت‌ها و محیط‌های آنها استفاده کنند.

همچنین بر این باور بود که بازیگری یک هنر تخیلی است و بازیگران باید بتوانند به‌طور آزادانه و بدون محدودیت‌های ذهنی به تخیل خود اعتماد کنند. این رویکرد به بازیگران کمک می‌رساند تا به‌طور عمیق‌تری به نقش‌های خود بپردازند و احساسات و تجربیات شخصیت‌ها را به‌طور واقعی و باورپذیر به نمایش بگذارند.

منابعی که می‌توان این روش را جامع و کامل توضیح دهد، عبارتند از:

  • “To the Actor: On the Technique of Acting” نوشته مایکل چخوف (به بازیگر: درباره تکنیک بازیگری): این کتاب به عنوان منبع اصلی تکنیک چخوف، توضیحات کاملی در مورد فلسفه و تکنیک‌های این روش ارائه می‌دهد. چخوف در این کتاب به تفصیل به روش‌های خود برای تربیت بازیگران و تمرینات مختلفی که باید انجام دهند، می‌پردازد.
  • “On the Technique of Acting” نوشته مایکل چخوف (درباره تکنیک بازیگری): این کتاب نیز به توضیح تکنیک چخوف و کاربردهای آن در بازیگری پرداخته است. در این کتاب، نویسنده به تجزیه و تحلیل تمرینات چخوف و چگونگی اجرای آنها در کلاس‌های بازیگری می‌پردازد.

تکنیک‌های عملی Michael Chekhov را می‌توان به دو دسته پیشانقش و پسانقش دسته‌بندی کرد:

پیشانقش

  • تمرینات بدن: تمرینات فیزیکی برای افزایش انعطاف‌پذیری و قدرت بدن بازیگر. این تمرینات شامل تمرینات یوگا، پیلاتس، و تمرینات تنفسی هستند که به بازیگر کمک می‌کنند تا بدن خود را برای هر نقشی آماده نگه دارد. برای مثال، تمرینات تنفسی که بر افزایش ظرفیت تنفسی و تقویت عضلات شکمی تمرکز دارند، می‌توانند به بازیگران کمک کنند تا انرژی بیشتری برای اجرای نقش‌های خود داشته باشند.
  • بیان: تمرینات تلفظ و تقویت صدا برای بهبود وضوح گفتار و توانایی‌های بیانی بازیگر. این تمرینات شامل تمرینات گفتاری و خواندن متن‌های مختلف هستند که به بازیگران کمک می‌کنند تا صدای خود را تقویت کنند و به‌طور مؤثرتری با تماشاگران ارتباط گیرند؛ به‌عنوان مثال، بازیگران ممکن است تمریناتی مانند تکرار جملات با تن و شدت‌های مختلف انجام دهند تا انعطاف‌پذیری صدا و توانایی‌های بیانی خود را بهبود بخشند.
  • حس (احساسات): تمریناتی برای تقویت تجربه‌های احساسی بازیگر. این تمرینات شامل تکنیک‌های حافظه احساسی و تمرینات تخیلی هستند که بازیگران را تشویق کرده تا احساسات مختلف را تجربه و بازسازی کنند؛ برای مثال، بازیگران ممکن است تمریناتی انجام دهند که در آن باید یک صحنه خیالی را تصور کنند و احساسات مربوط به آن را تجربه کنند تا بتوانند این احساسات را در نقش‌های خود بکار گیرند.

پسانقش

  • تمرین با متن: تجزیه و تحلیل متن و شخصیت، تمرین با هم‌بازی‌ها و کارگردان، و اجرای صحنه‌ها. بازیگر باید با تمرکز بر جزئیات نقش و تعامل با دیگران، به اجرای بهتر نقش بپردازد؛ برای مثال، بازیگران ممکن است یک صحنه را چندین بار با هم‌بازی‌های خود تمرین کرده و هر بار به جنبه‌های مختلفی از نقش و تعاملات خود توجه کنند.
  • بداهه‌پردازی:  تمریناتی که بازیگران را تشویق می‌کند تا بدون برنامه‌ریزی قبلی و به‌طور خودجوش به اجرای صحنه‌ها بپردازند. این تمرینات به بازیگران کمک کرده تا به‌طور طبیعی و با استفاده از تخیل خود، به نقش‌های خود بپردازند و احساسات واقعی را تجربه کنند؛ برای مثال، بازیگران ممکن است تمریناتی انجام دهند که در آن باید به‌طور خودجوش و بدون متن از پیش تعیین‌شده، یک صحنه را به اجرا برسانند و به واکنش‌های طبیعی خود و هم‌بازی‌هایشان اعتماد کنند.
  • تمرکز بر تخیل:  بازیگران باید به تخیل خود باور داشته و از آن برای خلق جزئیات دقیق شخصیت‌ها و محیط‌ها استفاده کنند. این تکنیک به بازیگران یاری می‌دهد تا به‌طور عمیق‌تری به نقش‌های خود بپردازند و احساسات و تجربیات شخصیت‌ها را به‌طور واقعی و باورپذیر به نمایش بگذارند.

از فواید این روش می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • استفاده از تخیل: یکی از بزرگ‌ترین مزایای تکنیک چخوف، استفاده از تخیل به عنوان ابزار کلیدی در خلق نقش‌ها است. این رویکرد به بازیگران کمک می‌کند تا به‌طور آزادانه و بدون محدودیت‌های ذهنی به تخیل خود اعتماد کرده و جزئیات دقیق شخصیت‌ها و محیط‌های آنها را خلق کنند. تخیل قوی به بازیگران امکان می‌دهد تا نقش‌های پیچیده و عمیقی را به نمایش بگذارند.
  • بداهه‌پردازی و خلاقیت: تکنیک چخوف بازیگران را تشویق می‌کند تا به‌طور خودجوش و خلاقانه به نقش‌های خود بپردازند. این رویکرد به بازیگران کمک می‌کند تا به‌طور طبیعی و بدون برنامه‌ریزی قبلی، به واکنش‌های خود و هم‌بازی‌هایشان اعتماد کنند و احساسات واقعی را تجربه کنند. بداهه‌پردازی به بازیگران امکان می‌دهد تا به‌طور طبیعی و با استفاده از تخیل خود، به نقش‌های خود بپردازند.
  • تمرکز بر بدن و حرکت: تکنیک چخوف بر استفاده از حرکات بدن به عنوان ابزار بیانی تاکید دارد. این رویکرد به بازیگران یار می‌دهد تا از بدن خود برای بیان احساسات و تجربیات شخصیت‌ها استفاده کنند و به‌طور کامل در نقش‌های خود فرو روند. تمرکز بر حرکات بدن به بازیگران امکان می‌دهد تا به‌طور فیزیکی و احساسی به نقش‌های خود بپردازند و احساسات واقعی را تجربه کنند.

نقدهایی که به این روش شده است به شرح زیر است:

  • پیچیدگی تمرینات تخیلی: یکی از معایب این تکنیک، پیچیدگی تمرینات تخیلی است. این تمرینات ممکن است برای برخی بازیگران چالش‌برانگیز و دشوار واقع شود. بازیگرانی که به روش‌های تحلیل و برنامه‌ریزی عمیق عادت دارند، ممکن است با این رویکرد به مشکل خورند. تخیل قوی نیاز به تمرینات مداوم و تمرکز بالا دارد که این امر امکان دارد برای برخی افراد چالش‌برانگیز واقع شود.
  • نیاز به تمرکز بالا: اجرای تکنیک‌های چخوف نیاز به تمرکز بالا و تمرینات مداوم دارد. بازیگران باید زمان زیادی را برای تمرین و تسلط بر این تکنیک‌ها صرف کنند. این امر ممکن است برای بازیگران تازه‌کار یا کسانی که زمان محدودی دارند، چالش‌برانگیز واقع شود. تمرکز بر تخیل و بداهه‌پردازی نیاز به تمرینات مداوم و تعهد بالا دارد.
  • کمبود تمرکز بر تحلیل متن: تکنیک چخوف امکان دارد به اندازه کافی به تحلیل دقیق متن و شخصیت نپردازد. این رویکرد برای بازیگرانی که به تحلیل عمیق و دقیق متن و شخصیت نیاز دارند، چالش‌برانگیز است.

تکنیک مایکل چخوف یکی از دوازده روش بازیگری بوده؛ که بر استفاده از تخیل، بداهه‌پردازی و حرکات بدن تأکید دارد. این روش به بازیگران کمک می‌کند تا به‌طور طبیعی و صادقانه به نقش‌های خود بپردازند و احساسات واقعی را تجربه کنند. در عین حال، پیچیدگی تمرینات تخیلی و نیاز به تمرکز بالا از جمله معایب این روش به شمار می‌آیند.

سوم : تکنیک مایزنر (Meisner Technique)

آموزش بازیگری
متد بازیگری

یکی از معتبرترین و تاثیرگذارترین تکنیک‌های بازیگری، تکنیک میزنر است که توسط سانفورد میزنر توسعه یافته است. این تکنیک بر تعامل و تمرکز بر لحظه حال تأکید دارد و به بازیگر کمک می‌کند تا به‌طور طبیعی و صادقانه به نقش خود بپردازد.

  • تاریخچه

تکنیک میزنر در دهه ۱۹۴۰ توسط سانفورد میزنر، که از بنیان‌گذاران گروه تئاتر نیویورک بود، توسعه یافت. او با الهام از سیستم استانیسلاوسکی، این روش را ایجاد کرد تا به بازیگران کمک کند تا به‌طور طبیعی و بدون استفاده از تجربه‌های شخصی، به نقش‌های خود نزدیک شوند. او بر این باور بود که بازیگران باید واکنش‌های واقعی به موقعیت‌ها و هم‌بازی‌های خود داشته باشند، نه اینکه تنها به حفظ کردن دیالوگ‌ها و حرکات تکیه کنند.

  • فلسفه

فلسفه تکنیک میزنر بر این اصل استوار است که بازیگر باید بر لحظه حال تمرکز کرده و از تعاملات واقعی و مستقیم با هم‌بازی‌ها برای خلق احساسات واقعی استفاده کند. این روش بر حقیقت‌جویی و صداقت در بازیگری تأکید دارد و بازیگر را تشویق می‌کند تا با تمرکز بر لحظه فعلی، به‌طور طبیعی و بدون دخالت ذهنی به نقش‌های خود بپردازد. میزنر معتقد بود که بازیگری درباره “زندگی واقعی در شرایط خیالی” است و بازیگران باید به جای تحلیل و برنامه‌ریزی بیش از حد، به غریزه و واکنش‌های طبیعی خود اعتماد کنند.

منابعی که می‌توان روش بازیگری مایزنر را جامع و کامل توضیح دهد، عبارتند از:

  • “Sanford Meisner on Acting” نوشته سانفورد میزنر (سانفورد میزنر درباره بازیگری): این کتاب به عنوان منبع اصلی تکنیک میزنر، توضیحات کاملی در مورد فلسفه و تکنیک‌های این روش ارائه می‌دهد. در این کتاب، میزنر به تفصیل به روش‌های خود برای تربیت بازیگران و تمرینات مختلفی که باید انجام دهند، می‌پردازد.
  • “The Actor’s Art and Craft” نوشته ویلیام اسپراچر و بروس ای. مور (هنر و مهارت بازیگر): این کتاب نیز به توضیح تکنیک میزنر و کاربردهای آن در بازیگری پرداخته است. در این کتاب، نویسندگان به تجزیه و تحلیل تمرینات میزنر و چگونگی اجرای آنها در کلاس‌های بازیگری می‌پردازند.

تکنیک‌های عملی Meisner را می‌توان به دو دسته پیشانقش و پسانقش دسته‌بندی کرد:

پیشانقش

  • تمرینات بدن: تمرینات فیزیکی برای افزایش انعطاف‌پذیری و قدرت بدن بازیگر. این تمرینات شامل تمرینات یوگا، پیلاتس، و تمرینات تنفسی هستند که به بازیگر کمک می‌کنند تا بدن خود را برای هر نقشی آماده نگه دارد. برای مثال، تمرینات یوگا می‌توانند به بازیگران کمک کنند تا تنش‌ها را از بین ببرند و تمرکز ذهنی خود را افزایش دهند.
  • بیان: تمرینات تلفظ و تقویت صدا برای بهبود وضوح گفتار و توانایی‌های بیانی بازیگر. این تمرینات شامل تمرینات گفتاری و خواندن متن‌های مختلف هستند که به بازیگران کمک می‌کنند تا صدای خود را تقویت کنند و به‌طور مؤثرتری با تماشاگران ارتباط برقرار کنند. به‌عنوان مثال، بازیگران ممکن است تمریناتی مانند “آی” “او” “ای” را به‌طور متناوب و با تغییر در شدت و تن صدا انجام دهند تا تنوع و انعطاف‌پذیری صدا را تقویت کنند.
  • حس (احساسات): تمریناتی برای تقویت تجربه‌های احساسی بازیگر. این تمرینات شامل تکنیک‌های حافظه احساسی هستند که بازیگران را تشویق می‌کنند تا تجربه‌های شخصی خود را به خاطر بیاورند و آنها را در بازیگری خود به کار ببندند؛ برای مثال، بازیگران ممکن است تمریناتی انجام دهند که در آن باید یک تجربه شخصی عمیقاً احساسی را به خاطر بیاورند و دوباره آن احساسات را تجربه کنند تا بتوانند آنها را در نقش‌های خود بکار گیرند.

پسانقش

  • تمرین با متن: تجزیه و تحلیل متن و شخصیت، تمرین با هم‌بازی‌ها و کارگردان، و اجرای صحنه‌ها. بازیگر باید با تمرکز بر جزئیات نقش و تعامل با دیگران، به اجرای بهتر نقش بپردازد. برای مثال، بازیگران ممکن است یک صحنه را چندین بار با هم‌بازی‌های خود تمرین کنند و هر بار به جنبه‌های مختلفی از نقش و تعاملات خود توجه کنند.
  • تکرار: تمرینی که بازیگران باید یک جمله ساده را بارها و بارها تکرار کنند، در حالی که بر واکنش‌های واقعی و لحظه‌ای خود و هم‌بازی‌هایشان تمرکز می‌کنند. این تمرین به بازیگران کمک می‌کند تا به‌طور طبیعی و بدون دخالت ذهنی واکنش نشان دهند و احساسات واقعی را تجربه کنند.
  • تمرکز بر لحظه حال: بازیگران باید در هر لحظه کاملاً حاضر باشند و به جای برنامه‌ریزی و تحلیل بیش از حد، به واکنش‌های طبیعی و غریزی خود اعتماد کنند. این تکنیک به بازیگران کمک می‌کند تا به‌طور صادقانه و واقعی به نقش‌های خود بپردازند و احساسات واقعی را تجربه کنند.

از فواید این روش می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تمرکز بر لحظه حال: یکی از بزرگ‌ترین مزایای تکنیک میزنر، تمرکز بر لحظه حال و تعاملات واقعی است. این رویکرد به بازیگر کمک می‌کند تا به‌طور طبیعی و صادقانه به نقش خود بپردازد و احساسات واقعی را تجربه کند. تمرینات تکرار به بازیگران کمک می‌کند تا در هر لحظه کاملاً حاضر باشند و به‌طور طبیعی واکنش نشان دهند.
  • تعامل واقعی با هم‌بازی‌ها: تکنیک میزنر به بازیگران کمک می‌کند تا با هم‌بازی‌های خود به‌طور مستقیم و واقعی تعامل کنند. این تعاملات واقعی به بازیگران کمک می‌کند تا احساسات واقعی و باورپذیر را در نقش‌های خود به نمایش بگذارند و به جای تمرکز بر خود، بر هم‌بازی‌هایشان تمرکز کنند. این امر به ایجاد ارتباطات عمیق‌تر و واقعی‌تر در صحنه کمک می‌کند.
  • ایجاد صداقت و حقیقت در اجرا: تکنیک میزنر بر حقیقت‌جویی و صداقت در اجرا تأکید دارد و بازیگران را تشویق می‌کند تا به جای تظاهر و بازی، به‌طور واقعی و صادقانه به نقش‌های خود بپردازند. این رویکرد به ایجاد اجراهای باورپذیرتر و تاثیرگذارتر کمک می‌کند.

نقدهایی که به این روش شده است، عبارتند از:

  • کمبود تمرکز بر تجارب شخصی: یکی از معایب تکنیک میزنر، کمبود تمرکز بر تجارب شخصی بازیگر است. این رویکرد امکان دارد برای برخی بازیگران که نیاز به استفاده از تجربه‌های شخصی خود برای خلق احساسات دارند، چالش‌برانگیز واقع شود. بازیگرانی که به استفاده از حافظه احساسی و تجربه‌های شخصی عادت دارند، معمولا با این روش دچار مشکل می‌شوند.
  • پیچیدگی در تعاملات:  بازیگران باید توانایی تعاملات واقعی و بدون دخالت ذهنی را داشته باشند که این امر ممکن است برای برخی افراد چالش‌برانگیز واقع شود. برای بازیگرانی که به برنامه‌ریزی و تحلیل عمیق عادت دارند، تمرکز بر لحظه حال و واکنش‌های غریزی دشوار است.
  • نیاز به تمرینات مداوم: تکنیک میزنر نیاز به تمرینات مداوم و تمرکز بالا دارد. بازیگران باید زمان زیادی را برای تمرین و تسلط بر این تکنیک‌ها صرف کنند. این امر ممکن است برای بازیگران تازه‌کار یا کسانی که زمان محدودی دارند، سخت واقع شود.

تکنیک میزنر یکی از روش های مهم بازیگری است که بر پایه سیستم استانیسلاوسکی شکل گرفته و بر تعاملات واقعی و تمرکز بر لحظه حال تأکید دارد. این روش به بازیگر کمک می‌کند تا به‌طور طبیعی و صادقانه به نقش‌های خود بپردازد و احساسات واقعی را تجربه کند. در عین حال، کمبود تمرکز بر تجارب شخصی و پیچیدگی در تعاملات از جمله معایب این روش به شمار می‌آیند.

چهارم : استلا آدلر (Stella Adler Technique)

آموزش بازیگری
شیوه بازیگری

این روش توسط استلا آدلر توسعه یافته است؛ که بر تحلیل متن و استفاده از تخیل در بازیگری تأکید دارد. این روش برجسته به بازیگران کمک می‌کند تا با استفاده از تکنیک‌های تحلیلی و تخیلی، به نقش‌های خود بپردازند و به‌طور مؤثر به نمایش بگذارند.

  • تاریخچه

Stella Adler Technique در اواسط قرن بیستم توسط استلا آدلر، بازیگر و مربی بازیگری آمریکایی، توسعه یافت. آدلر که تحت تأثیر سیستم استانیسلاوسکی قرار داشت، به‌ویژه بر اهمیت تحلیل دقیق متن و استفاده از تخیل در بازیگری تأکید کرد. او معتقد بود که بازیگران باید توانایی تحلیل دقیق متن و شخصیت‌ها را داشته باشند و از تخیل خود برای خلق نقش‌ها استفاده کنند. این روش به‌ویژه در ایالات متحده و در تئاتر آموزشی محبوبیت یافت و توسط بازیگران معروفی مانند مارلون براندو و جین هکمن به کار گرفته شد.

  • فلسفه

فلسفه روش استلا آدلر بر این اصل استوار است که بازیگران باید توانایی تحلیل دقیق متن و شخصیت‌ها را داشته باشند و از تخیل خود برای خلق نقش‌ها استفاده کنند. آدلر معتقد بود که تمرکز بر تحلیل متن و استفاده از تخیل به بازیگران کمک می‌کند تا به‌طور واقعی و مؤثر به نقش‌های خود بپردازند. این رویکرد به بازیگران کمک می‌کند تا با استفاده از تکنیک‌های تحلیلی و تخیلی، به عمق شخصیت‌ها نفوذ کنند و احساسات واقعی و باورپذیری را به نمایش بگذارند.

بیشتر بخوانید:

منابعی که می‌توان روش بازیگری آدلر را جامع و کامل توضیح دهد، عبارتند از:

  • Stella Adler on Acting” نوشته استلا آدلر (استلا آدلر درباره بازیگری): این کتاب به‌عنوان منبع اصلی روش استلا آدلر، توضیحات کاملی در مورد فلسفه و تکنیک‌های این روش ارائه می‌دهد. آدلر در این کتاب به تفصیل به تکنیک‌های خود و تمرینات مختلفی که باید انجام شوند، می‌پردازد. • “The Art of Acting” نوشته استلا آدلر (هنر بازیگری): این کتاب نیز به توضیح روش استلا آدلر و کاربردهای آن در بازیگری پرداخته است. در این کتاب، نویسنده به تجزیه و تحلیل تمرینات آدلر و چگونگی اجرای آنها در کلاس‌های بازیگری می‌پردازد.

تکنیک‌های عملی Stella Adler این روش را می‌توان به دو دسته پیشانقش و پسانقش دسته‌بندی کرد:

پیشانقش

  • تحلیل متن: تمریناتی که به بازیگران کمک می‌کند تا متن و شخصیت‌ها را به‌طور دقیق به تحلیل برسانند. این تمرینات شامل بررسی جزئیات متن و شخصیت‌ها و تجزیه و تحلیل انگیزه‌ها و روابط بین شخصیت‌ها هستند. برای مثال، بازیگران ممکن است تمریناتی انجام دهند که در آن باید به‌طور دقیق به تحلیل متن و کشف انگیزه‌ها و احساسات شخصیت‌ها بپردازد.
  •  تخیل:  تمریناتی برای تقویت توانایی‌های تخیلی بازیگر و استفاده از تخیل برای خلق نقش‌ها. این تمرینات شامل فعالیت‌هایی هستند که به بازیگران کمک می‌کنند تا با استفاده از تخیل خود، به‌طور واقعی و مؤثر به نقش‌های خود بپردازند. برای مثال، بازیگران ممکن است تمریناتی انجام دهند که در آن باید با استفاده از تخیل خود، یک صحنه خیالی را خلق کنند و به‌طور مؤثر به آن بپردازند.

پسانقش

  • تمرینات صحنه‌ای:  تمرینات برای اجرای صحنه‌ها و تعامل با دیگر بازیگران در شرایط نمایشی واقعی. این تمرینات به بازیگران کمک کرده تا توانایی‌های خود را در تعاملات آنی و طبیعی تقویت کنند و به‌طور مؤثر و واقعی به نقش‌های خود بپردازند. برای مثال، بازیگران ممکن است صحنه‌هایی را تمرین کنند که در آن باید به‌طور واقعی و مؤثر به نقش‌های خود بپردازند و به‌طور طبیعی با دیگر بازیگران تعامل داشته باشند.
  •  تمرینات بداهه‌پردازی:  تمریناتی که به بازیگران کمک می‌کنند تا به‌طور خودجوش و بدون برنامه‌ریزی قبلی به اجرای صحنه‌ها بپردازند. این تمرینات به بازیگران امکان می‌دهند تا به‌طور طبیعی و با استفاده از توانایی‌های تخیلی خود، به نقش‌های خود بپردازند.

از فواید این روش می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تحلیل دقیق متن: روش استلا آدلر به بازیگران کمک می‌کند تا توانایی‌های خود را در تحلیل دقیق متن و شخصیت‌ها تقویت کنند. این ویژگی به بازیگران امکان می‌دهد تا به‌طور واقعی و مؤثر به نقش‌های خود بپردازند و به‌طور طبیعی با دیگر بازیگران تعامل داشته باشند. • استفاده از تخیل: تمرینات تخیلی روش استلا آدلر به بازیگران کمک می‌کند تا توانایی‌های خود را در خلق نقش‌ها با استفاده از تخیل تقویت کنند. این ویژگی به بازیگران امکان می‌دهد تا به‌طور واقعی و مؤثر به نقش‌های خود بپردازند و تجربه‌های واقعی و باورپذیر را به نمایش بگذارند.

نقدهایی که به این روش شده است عبارتند از:

  • تمرکز محدود بر واکنش آنی: یکی از نقدهای روش استلا آدلر، تمرکز محدود بر واکنش آنی و طبیعی بازیگران است. این رویکرد ممکن است به‌طور کامل به توانایی‌های آنی بازیگران نپردازد و بازیگران نتوانند به‌طور مؤثر و واقعی به نقش‌های خود بپردازند.
  •  نیاز به تمرینات مداوم: روش استلا آدلر نیاز به تمرینات مداوم و تعهد بالا دارد تا بازیگران بتوانند به نتایج مطلوب برسند. این نیاز به زمان و تمرینات مداوم ممکن است برای بازیگران تازه‌کار یا کسانی که زمان محدودی دارند، چالش‌برانگیز واقع شود.

به طور کلی روش بازیگری استلا آدلر یکی از ۱۲ روش تاثیرگذار بازیگری است که بر تحلیل دقیق متن و استفاده از تخیل تأکید دارد. این روش به بازیگران کمک می‌کند تا توانایی‌های خود را در تحلیل متن و شخصیت‌ها و استفاده از تخیل تقویت کنند و به‌طور واقعی و مؤثر به نقش‌های خود بپردازند. با این حال، تمرکز محدود بر واکنش آنی و نیاز به تمرینات مداوم از جمله معایب این روش به شمار می‌آید.

پنجم : متد اکتینگ (Method Acting)

آموزش بازیگری

یکی از مشهورترین و تأثیرگذارترین روش‌ های بازیگری، متد اکتینگ یا بازیگری روشی است؛ که توسط لی استراسبرگ توسعه یافت. این تکنیک بر اساس اصول سیستم استانیسلاوسکی بنا شده و بر تجربه‌های شخصی و حافظه احساسی بازیگر تأکید دارد تا بازیگری واقع‌گرایانه و عمقی ارائه دهد.

  • تاریخچه

این روش توسط لی استراسبرگ، یکی از بنیان‌گذاران و مدیران هنری گروه تئاتر در دهه ۱۹۳۰ توسعه یافت. استراسبرگ که تحت تأثیر سیستم استانیسلاوسکی قرار داشت، با الهام از تکنیک‌های استاد خود، به توسعه یک روش جدید برای تربیت بازیگران پرداخت. او بر این باور بود که بازیگران باید به‌طور عمیقی با تجربه‌های شخصی و حافظه احساسی خود در ارتباط باشند تا بتوانند نقش‌های خود را به‌طور واقعی و باورپذیر به نمایش بگذارند. متد اکتینگ به‌ویژه در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در هالیوود محبوبیت یافت و توسط بازیگران معروفی مانند مارلون براندو، آل پاچینو و رابرت دنیرو به کار گرفته شد.

  • فلسفه

فلسفه متد اکتینگ بر این اصل استوار است که بازیگران باید از تجربه‌های شخصی و حافظه احساسی خود برای خلق نقش‌ها استفاده کنند. استراسبرگ معتقد بود که بازیگری باید به‌طور واقعی و طبیعی باشد و بازیگران باید بتوانند احساسات و تجربیات شخصیت‌ها را به‌طور صادقانه تجربه کنند. این رویکرد به بازیگران کمک خواهد کرد تا به عمق شخصیت‌ها نفوذ کنند و احساسات واقعی و باورپذیری را به نمایش بگذارند. تمرکز بر حافظه احساسی و تجربه‌های شخصی بازیگر باعث می‌شود که نقش‌ها به‌طور زنده و پویا به نمایش درآیند و تماشاگران به‌طور واقعی با آنها ارتباط برقرار کنند.

منابعی که روش Method Acting را به صورتکامل و جامع شرح می‌دهند عبارتند از:

  • “A Dream of Passion: The Development of the Method” نوشته لی استراسبرگ (رویای یک شور: توسعه متد): این کتاب به عنوان منبع اصلی متد اکتینگ، توضیحات کاملی در مورد فلسفه و تکنیک‌های این روش ارائه می‌دهد. استراسبرگ در این کتاب به تفصیل به روش‌های خود برای تربیت بازیگران و تمرینات مختلفی که باید انجام دهند، می‌پردازد.
  • “Sanford Meisner on Acting” نوشته سنفورد مایزنر (سنفورد مایزنر درباره بازیگری): این کتاب نیز به توضیح متد اکتینگ و کاربردهای آن در بازیگری پرداخته است. در این کتاب، نویسنده به تجزیه و تحلیل تمرینات مایزنر و چگونگی اجرای آنها در کلاس‌های بازیگری می‌پردازد.

تکنیک‌های عملی Method Acting این روش به دسته زیر تقسی می‌شوند:

پیشانقش

  • تمرینات بدن: تمرینات فیزیکی برای افزایش انعطاف‌پذیری و قدرت بدن بازیگر. این تمرینات شامل تمرینات یوگا، پیلاتس، و تمرینات تنفسی هستند که به بازیگر کمک می‌کنند تا بدن خود را برای هر نقشی آماده نگه دارد؛ به عنوان مثال، تمرینات تنفسی که بر افزایش ظرفیت تنفسی و تقویت عضلات شکمی تمرکز دارند، می‌توانند به بازیگران کمک کنند تا انرژی بیشتری برای اجرای نقش‌های خود داشته باشند.
  • بیان: تمرینات تلفظ و تقویت صدا برای بهبود وضوح گفتار و توانایی‌های بیانی بازیگر. این تمرینات شامل تمرینات گفتاری و خواندن متن‌های مختلف هستند که به بازیگران کمک می‌کنند تا صدای خود را تقویت کنند و به‌طور مؤثرتری با تماشاگران ارتباط برقرار کنند. به عنوان مثال، بازیگران ممکن است تمریناتی مانند تکرار جملات با تن و شدت‌های مختلف انجام دهند تا انعطاف‌پذیری صدا و توانایی‌های بیانی خود را بهبود بخشند.
  • حس (احساسات): تمریناتی برای تقویت تجربه‌های احساسی بازیگر. این تمرینات شامل تکنیک‌های حافظه احساسی و تمرینات تخیلی هستند که بازیگران را تشویق می‌کنند تا احساسات مختلف را تجربه و بازسازی کنند. به عنوان مثال، بازیگران ممکن است تمریناتی انجام دهند که در آن باید یک صحنه خیالی را تصور کنند و احساسات مربوط به آن را تجربه کنند تا بتوانند این احساسات را در نقش‌های خود بکار گیرند.

پسانقش

  • تمرین با متن:  تجزیه و تحلیل متن و شخصیت، تمرین با هم‌بازی‌ها و کارگردان، و اجرای صحنه‌ها. بازیگر باید با تمرکز بر جزئیات نقش و تعامل با دیگران، به اجرای بهتر نقش بپردازد. برای مثال، بازیگران ممکن است یک صحنه را چندین بار با هم‌بازی‌های خود تمرین کرده و هر بار به جنبه‌های مختلفی از نقش و تعاملات خود توجه کنند.
  • بداهه‌پردازی: تمریناتی که بازیگران را تشویق کرده تا بدون برنامه‌ریزی قبلی و به‌طور خودجوش به اجرای صحنه‌ها بپردازند. این تمرینات به بازیگران یاری می‌دهد تا به‌طور طبیعی و با استفاده از تخیل خود، به نقش‌های خود بپردازند و احساسات واقعی را تجربه کنند.
  • تمرکز بر تخیل: بازیگران باید به تخیل خود اعتماد داشته و از آن برای خلق جزئیات دقیق شخصیت‌ها و محیط‌ها استفاده کنند. این تکنیک به بازیگران کمک خواهد کرد تا به‌طور عمیق‌تری به نقش‌های خود بپردازند و احساسات و تجربیات شخصیت‌ها را به‌طور واقعی و باورپذیر به نمایش بگذارند.

فواید این روش عبارتند از:

  • استفاده از حافظه احساسی:  متد اکتینگ به بازیگران امکان می‌دهد تا از تجربه‌های شخصی و حافظه احساسی خود برای خلق نقش‌ها استفاده کنند. این رویکرد سبب می‌شود تا بازیگران به عمق شخصیت‌ها نفوذ کنند و احساسات واقعی و باورپذیری را به نمایش بگذارند. تمرکز بر حافظه احساسی باعث خواهد شد که نقش‌ها به‌طور زنده و پویا به نمایش درآیند و تماشاگران به‌طور واقعی با آنها ارتباط برقرار کنند.
  • بداهه‌پردازی و خلاقیت:  این روش بازیگران را تشویق می‌کند تا به‌طور خودجوش و خلاقانه به نقش‌های خود بپردازند. بداهه‌پردازی به بازیگران امکان می‌دهد تا به‌طور طبیعی و با استفاده از تخیل خود، نقش‌های خود را ایفا کنند.
  • تمرکز بر تجربه‌های شخصی:  این رویکرد به بازیگران کمک خواهد کرد تا به‌طور عمیق‌تری با شخصیت‌ها و داستان‌ها ارتباط برقرار کنند و احساسات واقعی و باورپذیری را به نمایش بگذارند.

نقدهایی که به این روش شده است به شرح زیر است:

  • تأکید زیاد بر حافظه احساسی: یکی از معایب متد اکتینگ، تأکید زیاد بر حافظه احساسی است. این تمرینات باعث شده برای برخی بازیگران چالش‌برانگیز و دشوار واقع شود. بازیگرانی که به روش‌های تحلیل و برنامه‌ریزی عمیق عادت دارند، با این رویکرد دچار مشکل خواهند شد. تخیل قوی نیاز به تمرینات مداوم و تمرکز بالا دارد که این امر ممکن است برای برخی افراد چالش‌برانگیز باشد.
  • نیاز به تمرکز بالا:  بازیگران باید زمان زیادی را برای تمرین و تسلط بر این تکنیک‌ها صرف کنند. این امر ممکن است برای بازیگران تازه‌کار یا کسانی که زمان محدودی دارند، سخت محسوب شود. تمرکز بر حافظه احساسی و تجربه‌های شخصی نیاز به تمرینات مداوم و تعهد بالا دارد.
  • کمبود تمرکز بر تحلیل متن: متد اکتینگ ممکن است به اندازه کافی به تحلیل دقیق متن و شخصیت نپردازد. این رویکرد ممکن است برای بازیگرانی که به تحلیل دقیق و برنامه‌ریزی عمیق عادت دارند، با این رویکرد دچار مشکل شوند.

متد اکتینگ یکی از دوازده روش تاثیرگذار بازیگری است که بر استفاده از حافظه احساسی، بداهه‌پردازی و تجربه‌های شخصی تأکید دارد. این روش به بازیگران امکان می‌دهد تا به عمق شخصیت‌ها نفوذ کنند و احساسات واقعی و باورپذیری را به نمایش بگذارند. در عین حال، پیچیدگی تمرینات و نیاز به تمرکز بالا از جمله معایب این روش به شمار می‌آیند.

ششم : روش یرژی گرتوفسکی (Jerzy Grotowski Method)

آموزش بازیگری

یرژی گرتوفسکی، کارگردان و نظریه‌پرداز لهستانی، یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های تئاتر قرن بیستم است. او در دهه ۱۹۵۰ میلادی شروع به کار کرد و با تأسیس “تئاتر آزمایشگاهی” در لهستان، به دنبال ایجاد شیوه‌ای جدید و اصیل برای بازیگری بود.

گرتوفسکی معتقد بود که تئاتر باید به خالص‌ترین شکل خود بازگردد و از هرگونه عناصر اضافی، مانند دکور، لباس‌های زرق و برق‌دار و حتی متن‌های پیچیده فاصله بگیرد. او مفهوم “تئاتر فقیر” را معرفی کرد که در آن بازیگر و تماشاگر در مرکز قرار دارند و تمرکز بر ارتباط انسانی است. به نظر گرتوفسکی، بازیگری باید به عنوان یک فرآیند روحی و جسمی عمیق شناخته شود.

منابعی که می‌تواند این روش بازیگری یرژی گرتوفسکی را به طور کامل شرح دهد عبارتند از:

  • “Towards a Poor Theatre” (به سوی تئاتر بی‌چیز): این کتاب مجموعه‌ای از مقالات و گفتگوهای گرتوفسکی است که نظریات و فلسفه‌های او درباره تئاتر و بازیگری را شرح می‌دهد.
  • “Akropolis”: یکی از نمایشنامه‌های مشهور گرتوفسکی که نمونه‌ای از اجرای تئاتر فقیر است.

تکنیک‌های عملی روش بازیگری گرتوفسکی در دوسته زیر تقسیم‌بندی می‌شود:

پیشانقش

  • تمرینات بدن: گرتوفسکی بر اهمیت بالای تمرینات بدنی تاکید دارد تا بازیگر بتواند بدن خود را کاملاً کنترل کند و از آن برای بیان احساسات و مفاهیم استفاده کند.
    • تمرینات حرکتی فیزیکی: تمریناتی که بازیگران را قادر می‌سازد تا بدن خود را به صورت آزاد و خلاقانه حرکت دهند.
    • تمرینات قدرت و انعطاف‌پذیری: تمریناتی که بر تقویت عضلات و افزایش انعطاف‌پذیری بدن تمرکز دارند.
  • تمرینات صدا: صدا به عنوان یکی از ابزارهای مهم در بازیگری تئاتر فقیر مورد تاکید قرار می‌گیرد.
    • تمرینات کنترل تنفس: بازیگران باید بتوانند تنفس خود را به خوبی کنترل کنند تا صدایشان قدرت و تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
    • تمرینات تغییر صدا: بازیگران تمرین می‌کنند تا صداهای مختلف و متنوعی ایجاد کنند که بتواند احساسات و شخصیت‌های متفاوتی را بیان کند.

پسانقش

  • تحلیل روان‌شناختی شخصیت: گرتوفسکی تاکید دارد که بازیگر باید شخصیت را به صورت عمیق و روان‌شناختی تحلیل کند.
    • تحلیل درونی: بازیگران به تحلیل انگیزه‌ها، ترس‌ها و احساسات درونی شخصیت می‌پردازند.
    • بازسازی تجربه‌های شخصی: بازیگران از تجربه‌های شخصی خود برای درک بهتر شخصیت استفاده می‌کنند.
  • تمرین با متن: تمرین با متن در روش گرتوفسکی به گونه‌ای است که بازیگران باید متن را به صورت کامل جذب کنند و آن را با بدن و صدای خود بیان کنند.
    • تمرینات تکرار دیالوگ: بازیگران دیالوگ‌ها را بارها و بارها تکرار می‌کنند تا بتوانند آنها را به طور طبیعی بیان کنند.
    • تمرینات تعامل با فضا: بازیگران متن را در تعامل با فضای اجرا و دیگر بازیگران تمرین می‌کنند تا به درک بهتری از نقش برسند.

از فواید متد یرژی گرتوفسکی این روش می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تقویت ارتباط انسانی: روش گرتوفسکی بر ارتباط مستقیم و بی‌واسطه بازیگر و تماشاگر تمرکز دارد که به ایجاد ارتباط انسانی عمیق‌تر کمک می‌کند.
  • پرورش مهارت‌های بدنی و صوتی: تمرینات گسترده بدنی و صوتی در این روش به بازیگران کمک خواهد کرد تا مهارت‌های فیزیکی و صدای خود را تقویت کنند.

نقدهایی که به این زوش شده است عبارتند از:

  • سختی و پیچیدگی: روش گرتوفسکی به دلیل نیاز به تمرینات فیزیکی و روانی شدید، ممکن است برای برخی بازیگران چالش‌برانگیز و دشوار واقع شود.
  • کمبود انعطاف‌پذیری: تمرکز بیش از حد بر روش‌های خاص امکان دارد  منجر به کمبود انعطاف‌پذیری در بازیگری شود و بازیگران را محدود کند.

روش گرتوفسکی با تأکید بر تئاتر فقیر و ارتباط مستقیم انسانی، یکی از روش های برجسته بازیگری است. این روش با وجود نقدهایی که به آن وارد شده است، همچنان به عنوان یکی از شیوه‌های پرورش بازیگر با مهارت‌های بدنی و صوتی قوی شناخته می‌شود.

هفتم : روش برشت (Brechtian Method)

آموزش بازیگری
روش بازیگری

این روش بسیار مهم در بازیگری توسط برتولت برشت، نمایشنامه‌نویس و کارگردان آلمانی، در اوایل قرن بیستم توسعه یافته است. برشت با تأسیس تئاتر برلین در دهه ۱۹۴۰، اصول و تکنیک‌های این روش را به‌طور گسترده‌ای به کار برد و شناساند.

فلسفه برشت بر اساس ایجاد آگاهی اجتماعی و سیاسی در تماشاگران است. او معتقد بود که تئاتر باید به عنوان ابزاری برای تغییرات اجتماعی عمل کند. برای این منظور، برشت تکنیکی به نام “فاصله‌گذاری” یا “اثر بیگانگی” (Verfremdungseffekt) را توسعه داد که هدف آن جلوگیری از غرق شدن کامل تماشاگران در داستان و حفظ آگاهی انتقادی آنان بود.

منابعی که می‌تواند اطلاعات شما را از روش بازیگری برشت افزایش دهد، عبارتند از:

  • “Brecht on Theatre: The Development of an Aesthetic”: این کتاب شامل مقالات و یادداشت‌های برتولت برشت درباره نظریات و تکنیک‌های تئاتری اوست.
  • “The Messingkauf Dialogues”: در این کتاب، برشت به شرح گفتگوهایی می‌پردازد که اصول و فلسفه تئاتر او را توضیح می‌دهند.

تکنیک‌های عملی برشت به دودسته زیر تقسیم می‌شود:

پیشانقش

  • تمرینات بدن: شامل تمریناتی است که بازیگران را به کنترل بدن و ایجاد حرکات مشخص و معنی‌دار ترغیب می‌کند.
    • تمرینات ژست‌ها و حرکت‌های اغراق‌شده برای ایجاد فاصله‌گذاری.
    • استفاده از ماسک‌ها و پانتومیم برای تمرکز بر بیان بدنی.
  • تمرینات صوتی و بیانی: شامل تکنیک‌هایی است که بازیگران را به بیان واضح و مستقیم و همچنین ایجاد صداهای مختلف و قابل تشخیص تشویق می‌کند.
    • تمرینات دیکته برای تقویت وضوح و بلندی صدا.
    • تمرینات آهنگ صدا برای ایجاد تنوع و تاکید بر بخش‌های مختلف دیالوگ‌ها.

پسانقش

  • تحلیل روان‌شناختی شخصیت: در روش برشت، تحلیل شخصیت‌ها به منظور درک تأثیر اجتماعی و سیاسی رفتارها و اقدامات آن‌ها صورت می‌گیرد.
    • تحلیل انگیزه‌های اجتماعی و تاریخی شخصیت.
    • بررسی تأثیرات رفتار شخصیت‌ها بر جامعه و مخاطبان.
  • تمرین با متن: شامل تمریناتی است که به بازیگران کمک می‌کند تا به تحلیل و تفسیری انتقادی از متن بپردازند.
    • تمرینات خواندن و تجزیه و تحلیل دیالوگ‌ها با تاکید بر معانی اجتماعی و سیاسی.
    • تمرینات فاصله‌گذاری برای حفظ آگاهی انتقادی تماشاگران در طول اجرا.

فواید متد بازیگری یرشت عبارتند از:

  • افزایش آگاهی اجتماعی: روش برشت به بازیگران و تماشاگران کمک می‌کند تا به تحلیل و نقد مسائل اجتماعی و سیاسی بپردازند و در نتیجه آگاهی اجتماعی خود را افزایش دهند.
  • تقویت مهارت‌های بیان و بدن: تمرینات ویژه برشت به بازیگران کمک می‌کند تا مهارت‌های بیانی و بدنی خود را تقویت کرده و به اجرای نقش‌ها به صورت هدفمند و معنی‌دار بپردازند.

نقدهایی که با این روش شده است به شرح زیر است:

  • کاهش ارتباط احساسی: برخی منتقدان معتقدند که استفاده از تکنیک فاصله‌گذاری ممکن است باعث کاهش ارتباط احساسی تماشاگران با داستان و شخصیت‌ها شود.
  • پیچیدگی تکنیک‌ها: تکنیک‌های برشت نیازمند تمرین و آمادگی زیاد هستند و ممکن است برای بازیگران تازه‌کار چالش‌برانگیز باشند.

به طور کلی روش برشت با تأکید بر آگاهی اجتماعی و سیاسی و استفاده از تکنیک‌های فاصله‌گذاری، به بازیگران و تماشاگران کمک می‌کند تا به تحلیلی انتقادی از اجراها بپردازند. این روش با وجود نقدهایی که به آن وارد شده است، همچنان به عنوان یکی از روش های تاپیرکذار بازیگری در تئاتر مدرن شناخته می‌شود.

هشتم : روش میرهولد (Meyerhold Method)

آموزش بازیگری
متد بازیگری، شیوه بازیگری، روش بازیگری

روش میرهولد که به نام بیومکانیک شناخته می‌شود، توسط وسوالود میرهولد، کارگردان و بازیگر روسی، در اوایل قرن بیستم توسعه یافته است. میرهولد با ترکیب حرکات بدنی و تکنیک‌های آوانگارد، روشی نوین برای بازیگری ایجاد کرد که تأکید زیادی بر حرکات بدنی و فیزیکی داشت.

فلسفه میرهولد بر اساس این ایده است که حرکت فیزیکی می‌تواند به خلق و انتقال احساسات کمک کند. او معتقد بود که بازیگر باید کنترل کامل بر بدن خود داشته باشد تا بتواند به شکلی مؤثر و قانع‌کننده نقش خود را اجرا کند. این روش با تأکید بر بدن و حرکات فیزیکی دز تلاش است تا بازیگران را از روش‌های سنتی و روان‌شناختی بازیگری دور کند و به آن‌ها ابزارهای جدیدی برای بیان احساسات بدهد.

منابعی که می‌تواند شما را در یادگیری این روش کمک کند عبارتند از:

  • “The Theatre of Meyerhold”: این کتاب شامل نظریات و تکنیک‌های میرهولد درباره بیومکانیک و تئاتر است.
  • “Meyerhold on Theatre”: این کتاب مجموعه‌ای از نوشته‌ها و مقالات میرهولد درباره فلسفه و روش‌های بازیگری او را شامل می‌شود.

تکنیک‌های عملی روش Meyerhold به شرح زیر است:

پیشانقش

  • تمرینات بدن: میرهولد تأکید زیادی بر تمرینات فیزیکی و بدنی دارد.
    • تمرینات استقامت و انعطاف‌پذیری: بازیگران با تمرینات استقامتی و انعطاف‌پذیری، بدن خود را برای اجرای حرکات پیچیده آماده می‌کنند.
    • تمرینات تعادل و هماهنگی: این تمرینات به بازیگران کمک می‌کند تا تعادل و هماهنگی بین حرکات خود را بهبود ببخشند.
  • تمرینات حرکت: حرکات فیزیکی و تکنیک‌های بیومکانیک برای ایجاد و انتقال احساسات استفاده می‌شود.
    • تمرینات کنش و واکنش: بازیگران با تمریناتی که بر کنش و واکنش‌های سریع و دقیق تأکید دارند، توانایی‌های خود را در ایجاد حرکات مؤثر بهبود می‌بخشند.
    • تمرینات ریتمیک: بازیگران با تمرینات ریتمیک، هماهنگی و تنوع در حرکات خود را افزایش می‌دهند.

پسانقش

  • تحلیل روان‌شناختی شخصیت: در روش میرهولد، تحلیل روان‌شناختی شخصیت با تمرکز بر حرکات بدنی و واکنش‌های فیزیکی انجام می‌شود.
    • تحلیل حرکات شخصیت: بازیگران حرکات و رفتارهای بدنی شخصیت‌ها را تحلیل می‌کنند تا به درک عمیق‌تری از نقش برسند.
    • تمرینات تعاملات فیزیکی: بازیگران با تمرینات تعاملات فیزیکی، ارتباطات و واکنش‌های بین شخصیت‌ها را بهبود می‌بخشند.
  • تمرین با متن: در روش میرهولد، تمرین با متن به شکل ترکیبی از حرکات فیزیکی و دیالوگ‌ها انجام می‌شود.
    • تمرینات هماهنگی دیالوگ و حرکت: بازیگران متن را با حرکات فیزیکی هماهنگ می‌کنند تا اجرای خود را بهبود ببخشند.
    • تمرینات موقعیت‌های فیزیکی: بازیگران موقعیت‌های فیزیکی متن را بازآفرینی می‌کنند تا به درک بهتری از نقش و تعاملات برسند.

از فواید این روش می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تقویت کنترل بدنی: روش میرهولد به بازیگران کمک خواهد کرد تا کنترل و آگاهی بیشتری از بدن خود پیدا کند.
  • افزایش توانایی‌های فیزیکی: بازیگران با استفاده از این روش می‌توانند توانایی‌های فیزیکی و حرکات خود را بهبود ببخشند.

نقدهایی که به ان روش شده است عبارتند از:

  • تمرکز زیاد بر حرکات: برخی منتقدان معتقدند که تمرکز زیاد بر حرکات بدنی ممکن است به کمبود عمق روان‌شناختی در بازیگری منجر شود.
  • پیچیدگی تکنیک‌ها:  تکنیک‌های بیومکانیک برای بازیگران تازه‌کار پیچیده و چالش‌برانگیز خواهد بود.

روش میرهولد با تأکید بر حرکات بدنی و تکنیک‌های بیومکانیک، به بازیگران ابزارهای جدیدی برای بیان احساسات و ایجاد نقش‌ها می‌دهد.

نهم : روش یوجینیو باربا (Eugenio Barba Method)

آموزش بازیگری
آموزش بازیگری

این متد توسط یوجینیو باربا، کارگردان ایتالیایی-دانمارکی و بنیان‌گذار تئاتر اودین، در دهه ۱۹۶۰ توسعه یافته است. باربا با تأثیر از تجربیات خود با گروتوفسکی و علاقه‌اش به ترکیب هنرهای نمایشی شرقی و غربی، این روش را ایجاد کرد.

فلسفه باربا بر اساس این ایده است که بازیگر باید خودآگاهی و آگاهی جسمی و ذهنی عمیقی را برگیرد. او معتقد بود که تئاتر باید تجربه‌ای فیزیکی و احساسی باشد و بازیگران باید توانایی‌های بدنی و روحی خود را برای ایجاد ارتباطی عمیق با مخاطب تقویت کنند.

منابعی که به شما علاقمندان بازیگری کمک خواهد کرد عبارتند از:

  • “The Paper Canoe: A Guide to Theatre Anthropology”: این کتاب شامل نظریات و تکنیک‌های باربا درباره آنتروپولوژی تئاتر است.
  • “A Dictionary of Theatre Anthropology: The Secret Art of the Performer”: این کتاب به بررسی تکنیک‌ها و مفاهیم اساسی در تئاتر باربا می‌پردازد.

تکنیک‌های عملی روش باربا در دو دسته زیر تقسیم می‌شود:

پیشانقش

  • تمرینات بدن: باربا تأکید زیادی بر تمرینات بدنی و فیزیکی دارد.
    • تمرینات استقامت و انعطاف‌پذیری: بازیگران با تمرینات استقامتی و انعطاف‌پذیری، بدن خود را برای اجرای حرکات پیچیده آماده می‌کنند.
    • تمرینات تنفس و صدا: بازیگران با تمرینات تنفسی و صدایی، توانایی‌های صوتی و بیانی خود را بهبود می‌بخشند.
  • تمرینات حرکتی و فیزیکی: حرکات فیزیکی و تکنیک‌های بدنی برای ایجاد و انتقال احساسات استفاده می‌شود.
    • تمرینات هماهنگی و تعادل: بازیگران با تمریناتی که بر هماهنگی و تعادل تأکید دارند، توانایی‌های حرکتی خود را بهبود می‌بخشند.
    • تمرینات ریتمیک و حرکت: بازیگران با تمرینات ریتمیک و حرکتی، هماهنگی و تنوع در حرکات خود را افزایش می‌دهند.

پسانقش

  • تحلیل روان‌شناختی شخصیت: در روش باربا، تحلیل روان‌شناختی شخصیت با تمرکز بر حرکات بدنی و واکنش‌های فیزیکی انجام می‌شود.
    • تحلیل حرکات شخصیت: بازیگران حرکات و رفتارهای بدنی شخصیت‌ها را تحلیل می‌کنند تا به درک عمیق‌تری از نقش برسند.
    • تمرینات تعاملات فیزیکی: بازیگران با تمرینات تعاملات فیزیکی، ارتباطات و واکنش‌های بین شخصیت‌ها را بهبود می‌بخشند.
  • تمرین با متن: در روش باربا، تمرین با متن به شکل ترکیبی از حرکات فیزیکی و دیالوگ‌ها انجام می‌شود.
    • تمرینات هماهنگی دیالوگ و حرکت: بازیگران متن را با حرکات فیزیکی هماهنگ می‌کنند تا اجرای خود را بهبود ببخشند.
    • تمرینات موقعیت‌های فیزیکی: بازیگران موقعیت‌های فیزیکی متن را بازآفرینی می‌کنند تا به درک بهتری از نقش و تعاملات برسند.

از فواید این روش می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تقویت کنترل بدنی و ذهنی:  این روش به بازیگران کمک می‌کند تا کنترل و آگاهی بیشتری از بدن و ذهن خود داشته باشند.
  • افزایش توانایی‌های فیزیکی و احساسی: بازیگران با استفاده از این روش می‌توانند توانایی‌های فیزیکی و احساسی خود را بهبود ببخشند.

نقدهایی که با این روش شده است عبارتند از:

  • پیچیدگی تکنیک‌ها: تکنیک‌های باربا ممکن است برای بازیگران تازه‌کار پیچیده و چالش‌برانگیز باشد.
  • تمرکز زیاد بر حرکات بدنی: برخی منتقدان معتقدند که تمرکز زیاد بر حرکات بدنی ممکن است به کمبود عمق روان‌شناختی در بازیگری منجر شود.

به طور کلی روش یوجینیو باربا با تأکید بر حرکات بدنی و تکنیک‌های آنتروپولوژی تئاتر، به بازیگران ابزارهای جدیدی برای بیان احساسات و ایجاد نقش‌ها می‌دهد. این روش با وجود نقدهایی که به آن وارد شده است، همچنان به عنوان یکی از ۱۲ روشی که هر بازیگری باید درباره آن بداند ، شناخته می‌شود.

دهم : روش یوشی اوئیدا (Yoshi Oida Method)

آموزش بازیگری
آموزش بازیگری

این روش بازیگری توسط یوشی اوئیدا، بازیگر و کارگردان ژاپنی که با تئاتر پیتر بروک در پاریس همکاری کرده، توسعه یافته است. اوئیدا با ترکیب تکنیک‌های سنتی ژاپنی و روش‌های مدرن غربی، این روش را ایجاد کرد. او تجربه‌های خود را در کتاب‌هایی مانند “بازیگر نامرئی” (The Invisible Actor) و “بازیگر بی‌ریشه” (The Floating Actor) به اشتراک گذاشت.

فلسفه یوشی اوئیدا بر مبنای تلفیق تکنیک‌های سنتی ژاپنی مانند نو و کابوکی با تکنیک‌های مدرن غربی است. اوئیدا معتقد است که بازیگری باید به طور طبیعی از درون بازیگر برخیزد و باید از هر نوع تلاش آشکار برای “بازی کردن” اجتناب کرد.

منابع این روش بازیگری در کتاب زیر به صورت جامع توضیح داده شده است:

  • “The Invisible Actor”: این کتاب شامل نظریات و تجربیات یوشی اوئیدا در مورد بازیگری و تکنیک‌های او است.
  • “The Floating Actor”: این کتاب به بررسی تجربیات و تکنیک‌های اوئیدا در تئاتر پیتر بروک و تلفیق تکنیک‌های سنتی و مدرن می‌پردازد.

تکنیک‌های عملی Yoshi Oida Method عبارتند از:

پیشانقش

  • تمرینات بدن: اوئیدا تأکید زیادی بر تمرینات بدنی و فیزیکی دارد.
    • تمرینات تنفس: بازیگران با تمرینات تنفسی که از تکنیک‌های سنتی ژاپنی مانند نو و کابوکی الهام گرفته شده‌اند، توانایی‌های صوتی و بیانی خود را بهبود می‌بخشند.
    • تمرینات تعادل و هماهنگی: این تمرینات برای تقویت تعادل و هماهنگی در حرکات بدنی بازیگران طراحی شده‌اند.
  • تمرینات تمرکز: اوئیدا معتقد است که تمرکز ذهنی و آرامش درونی برای بازیگری ضروری است.
    • تمرینات مدیتیشن و ذهن‌آگاهی: بازیگران با تمرینات مدیتیشن و ذهن‌آگاهی، تمرکز و آرامش درونی خود را تقویت می‌کنند.

پسانقش

  • تحلیل روان‌شناختی شخصیت: در روش اوئیدا، تحلیل روان‌شناختی شخصیت با تمرکز بر تجربه‌های درونی و واکنش‌های طبیعی بازیگر انجام می‌شود.
    • تحلیل تجربی: بازیگران تجربه‌ها و احساسات شخصی خود را برای درک بهتر شخصیت به کار می‌گیرند.
    • تمرینات واکنش‌های طبیعی: بازیگران با تمرینات واکنش‌های طبیعی و خودجوش، به اجرای واقعی‌تر و طبیعی‌تر دست می‌یابند.
  • تمرین با متن: در روش اوئیدا، تمرین با متن به شکل تلفیقی از حرکات بدنی و دیالوگ‌ها انجام می‌شود.
    • تمرینات هماهنگی دیالوگ و حرکت: بازیگران متن را با حرکات بدنی هماهنگ می‌کنند تا اجرای خود را بهبود ببخشند.
    • تمرینات موقعیت‌های فیزیکی: بازیگران موقعیت‌های فیزیکی متن را بازآفرینی می‌کنند تا به درک بهتری از نقش و تعاملات برسند.

فواید این روش عبارتند از:

  • تقویت طبیعی بودن بازی: روش اوئیدا به بازیگران کمک می‌کند تا به طور طبیعی‌تر و واقعی‌تر بازی کنند.
  • افزایش تمرکز و آرامش: بازیگران با استفاده از تمرینات مدیتیشن و ذهن‌آگاهی، تمرکز و آرامش درونی خود را تقویت می‌کنند.

نقدهایی که به روش بازیگری Yoshi Oida شده، به شرح زیر است:

  • پیچیدگی تکنیک‌ها: تکنیک‌های اوئیدا ممکن است برای بازیگران تازه‌کار پیچیده و چالش‌برانگیز باشد.
  • تمرکز زیاد بر تجربه‌های شخصی: برخی منتقدان معتقدند که تمرکز زیاد بر تجربه‌های شخصی ممکن است به کمبود عمق روان‌شناختی در بازیگری منجر شود.

به طور کلی روش بازیگری یوشی اوئیدا با تلفیق تکنیک‌های سنتی ژاپنی و روش‌های مدرن غربی، به بازیگران ابزارهای جدیدی برای بیان احساسات و ایجاد نقش‌ها می‌دهد.

<p><p>این روش با وجود نقدهایی که به آن وارد شده است، همچنان به عنوان یکی از روش‌های مهم و تأثیرگذار در آموزش بازیگری شناخته می‌شود.

یازدهم : روش پیتر بروک (Peter Brook Method)

آموزش بازیگری
آموزش بازیگری

پیتر بروک یکی از کارگردانان برجسته قرن بیستم است که با استفاده از تجربیات و تحقیقات خود در حوزه تئاتر، روش خاصی برای بازیگری ایجاد کرد. وی از اواسط دهه ۱۹۴۰ تا کنون در تئاتر فعالیت داشته و به ویژه با تئاتر سلطنتی شکسپیر و تئاتر بوف دو نورد در پاریس شناخته شده است.

فلسفه بروک معتقد است که تئاتر باید ساده و ناب بوده و ارتباط مستقیم با تماشاگر برقرار کند. او اصطلاح “فضای خالی” را مورد اسفاده قرار داد تا به اهمیت فضا و جسم بازیگر در خلق نمایش اشاره کند. در این روش، بازیگر باید به گونه‌ای کار کند که هر حرکت و دیالوگ معنای خاصی داشته باشد.

بیشتر بخوانید:

منابعی که این روش را شرح داده عبارتند از:

  • “The Empty Space” (فضای خالی): این کتاب که از آثار برجسته بروک است، شامل نظریات و دیدگاه‌های او درباره تئاتر و بازیگری است.
  • “The Shifting Point”: این کتاب به تجربیات و تحلیل‌های بروک از کارگردانی و بازیگری در طول دوران حرفه‌ای او می‌پردازد.

تکنیک‌های عملی این متد بازیگر به شرح زیر است:

پیشانقش

  • تمرینات بدن: در روش بروک، تمرینات بدنی برای تقویت انعطاف‌پذیری و آگاهی بدن بازیگر طراحی شده است.
    • تمرینات حرکت آزاد: بازیگران با انجام تمرینات حرکت آزاد، به کشف و تقویت حرکات طبیعی بدن خود می‌پردازند.
    • تمرینات تنفسی: بروک بر اهمیت تنفس صحیح و کنترل آن برای افزایش قدرت بیان و احساسات تاکید دارد.
  • تمرینات تمرکز: تمرکز و حضور ذهنی بازیگر برای اجرای موثر نقش بسیار مهم است.
    • تمرینات مدیتیشن و ذهن‌آگاهی: بازیگران با تمرینات مدیتیشن و ذهن‌آگاهی، تمرکز و حضور ذهنی خود را تقویت می‌کنند.

پسانقش

  • تحلیل روان‌شناختی شخصیت: در روش بروک، تحلیل روان‌شناختی شخصیت با توجه به تجربه‌های شخصی و واکنش‌های طبیعی بازیگر انجام می‌شود.
    • تحلیل تجربی: بازیگران تجربه‌ها و احساسات شخصی خود را برای درک بهتر شخصیت به کار می‌گیرند.
    • تمرینات واکنش‌های طبیعی: بازیگران با تمرینات واکنش‌های طبیعی و خودجوش، به اجرای واقعی‌تر و طبیعی‌تر دست می‌یابند.
  • تمرین با متن: در روش بروک، تمرین با متن به شکل تلفیقی از حرکات بدنی و دیالوگ‌ها انجام می‌شود.
    • تمرینات هماهنگی دیالوگ و حرکت: بازیگران متن را با حرکات بدنی هماهنگ می‌کنند تا اجرای خود را بهبود ببخشند.
    • تمرینات موقعیت‌های فیزیکی: بازیگران موقعیت‌های فیزیکی متن را بازآفرینی می‌کنند تا به درک بهتری از نقش و تعاملات برسند.

فواید روش بازیگری بروک عبارتند از:

  • تقویت طبیعی بودن بازی: روش بروک به بازیگران کمک می‌کند تا به طور طبیعی‌تر و واقعی‌تر بازی کنند.
  • افزایش تمرکز و آرامش: بازیگران با استفاده از تمرینات مدیتیشن و ذهن‌آگاهی، تمرکز و آرامش درونی خود را تقویت می‌کنند.

نقدهای قابل توجهی که به این روش بازیگری شده پیچیده بودن و داشتن تمرکز بالا در این تکنیک است.

  • پیچیدگی تکنیک‌ها: تکنیک‌های بروک ممکن است برای بازیگران تازه‌کار پیچیده و چالش‌برانگیز باشد.
  • تمرکز زیاد بر تجربه‌های شخصی: برخی منتقدان معتقدند که تمرکز زیاد بر تجربه‌های شخصی ممکن است به کمبود عمق روان‌شناختی در بازیگری منجر شود.

روش بازیگری پیتر بروک با تأکید بر ساده‌سازی و ناب بودن تئاتر، بازیگران را تشویق کرده تا به طور طبیعی‌تر و واقعی‌تر بازی کنند..

دوازدهم : روش لابان (Laban Method)

آموزش بازیگری
آموزش بازیگری

Rudolf Laban، یکی از پیشگامان در زمینه حرکت و رقص، این روش را توسعه داد. او در اوایل قرن بیستم در آلمان فعالیت خود را آغاز کرد و تئوری‌هایش را بر اساس مطالعه دقیق حرکت انسان در فضای سه‌بعدی بنا نهاد. لابان تأثیر قابل‌توجهی بر هنرهای نمایشی، به ویژه تئاتر و پرفورمنس ، گذاشت.

روش Laban بر اساس این فلسفه است که حرکت بدن انسان می‌تواند به صورت دقیق و علمی تحلیل شود. لابان معتقد بود که حرکات انسان دارای کیفیت‌ها و انرژی‌های خاصی هستند که می‌توانند در قالب‌هایی مشخص دسته‌بندی شوند. این روش بر اهمیت آگاهی از بدن و فضای اطراف تأکید دارد و تلاش می‌کند تا بازیگران و رقصندگان را به درک عمیق‌تری از حرکات خود برساند.

بیشتر بخوانید:

منابعی که این روش را شرح می‌دهد عبارتند از:

  • “Laban’s Effort-Shape Theory” (نظریه تلاش-شکل لابان): این نظریه یکی از مهم‌ترین دستاوردهای لابان است که به تحلیل حرکات بدن انسان می‌پردازد.
  • “The Mastery of Movement” (استادی حرکت): این کتاب مجموعه‌ای از مفاهیم و تمرینات لابان را ارائه می‌دهد که به بررسی و تمرین حرکات بدن می‌پردازد.

تکنیک‌های عملی روش بازیگری لابان به شرح زیر است:

پیشانقش

  • تمرینات بدن: لابان تمرکز زیادی بر تمرینات بدنی دارد تا بازیگران بتوانند کنترل کاملی بر حرکات خود داشته باشند و انرژی‌های مختلف را تجربه کنند.
    • تمرینات Effort (تلاش): این تمرینات به بازیگران کمک خواهد کرد تا کیفیت‌های مختلف حرکت مانند وزن، فضا، زمان و جریان را تجربه و کنترل کنند.
    • تمرینات Shape (شکل): تمریناتی که به بازیگران کمک می‌رساند تا بدن خود را در اشکال مختلف قرار دهند و تاثیرات آنها را بر روی حرکت و احساسات خود را مورد بررسی قرار دهند.
  • تمرینات فضا: آگاهی از فضای اطراف و تعامل با آن یکی از بخش‌های مهم روش لابان است.
    • تمرینات Kinesphere (کینسفیر): تمریناتی که بازیگران را به آگاهی از فضای شخصی خود و نحوه استفاده از آن تشویق می‌کنند.
    • تمرینات Pathways (مسیرها): بازیگران در این تمرینات مسیرهای مختلف حرکت را مورد بررسی قرار می‌دهند و تاثیر آنها بر بدن و احساسات خود را می‌سنجند.

پسانقش

  • تحلیل روان‌شناختی شخصیت: با توجه به اینکه تمرینات لابان بیشتر به حرکت و بدن متمرکز است، تحلیل روان‌شناختی شخصیت در این روش کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. با این حال، بازیگران تشویق می‌شوند تا از طریق حرکات بدن به درک بهتری از شخصیت‌های خود برسند.
    • تحلیل حرکتی شخصیت: بازیگران حرکت‌ها و رفتارهای شخصیت‌های خود را تحلیل می‌کنند تا به درک عمیق‌تری از آنها برسند.
  • تمرین با متن: در روش لابان، تمرین با متن به گونه‌ای است که بازیگران باید متن را از طریق حرکات بدن خود بیان کنند.
    • تمرینات ترکیب حرکت و دیالوگ: بازیگران متن را با حرکات خاص ترکیب کرده تا به بیان دقیق‌تری از احساسات و افکار شخصیت‌ها برسند.
    • تمرینات تغییر شکل بدن: بازیگران با تغییر شکل بدن خود سعی می‌کنند تا معانی مختلف متن را به تصویر بکشند.

از فواید این روش می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تقویت آگاهی بدنی: تمرینات لابان به بازیگران کمک می‌کند تا آگاهی بیشتری از بدن و حرکات خود داشته باشند.
  • افزایش خلاقیت: تمرینات متنوع و خلاقانه لابان بازیگران را به تجربه حرکات جدید و خلاقانه تشویق خواهد کرد.
  • بهبود بیان حرکتی: بازیگران یاد می‌گیرند که چگونه احساسات و افکار خود را از طریق حرکات بدن به خوبی بیان کنند.

نقدهایی که به این روش شده است عبارتند از:

  • تمرکز زیاد بر حرکت: برخی منتقدان معتقدند که روش لابان تمرکز زیادی بر حرکات بدن دارد و ممکن است جنبه‌های دیگر بازیگری مانند تحلیل روان‌شناختی شخصیت را نادیده بگیرد.
  • پیچیدگی تمرینات: تمرینات لابان ممکن است برای برخی بازیگران دشوار واقع شود و نیاز به آموزش و راهنمایی دقیق پیئا کنند.

روش لابان با تمرکز بر تحلیل علمی حرکات بدن و افزایش آگاهی بدنی، یکی از روش‌های مهم و تاثیرگذار در آموزش بازیگری و رقص است

جمع‌بندی

در این مقاله سعی شد تا ۱۲ روشی که هر بازیگری باید درباره آن بداند را گردآوریم که به شخصه درباره آنها مطالبی را دیده شنیده و مطالعه کرده ایم . در سراسر دنیا روش‌های متنوعی ابداع، تمرین و تجربه شده؛ در کشور خودمان هم اساتید این هنر کتاب‌هایی را تدوین نموده‌اند که بسیار قابل توجه و مفید است.

اگر در تهران یا هر نقطه‌ای از جهان بخواهید تئاتر (بازیگری، کارگردانی و نویسندگی آن) را بیاموزید. میتوانید از طریق کانال‌های ارتباطی سایت تن‌وتن ارتباط برقرار کنید.

بیشتر بخوانید:

لطفا به آخرین آثار ما در گروه هنری تن‌و‌تن نگاه کنید

از همراهی شما تا انتهای نوشتار پرفورمنس آرت سپاس‌گزار هستیم. حتما ما را در تن‌وتن با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست مطالب