بازیگری یکی از عناصر اساسی هنرهای نمایشی است و به دو سبک کلی تقسیم میشود؛ در ادامه به این دوگونه بازیگری خواهیم پرداخت.
استایلسازی و رئالیسم. این دو گونه بازیگری در طول تاریخ تئاتر، تحت تأثیر تحولات اجتماعی و تکنولوژیکی شکل گرفتهاند و هر کدام نقش مهمی در ارائه شخصیتها و داستانها دارند. بعد از شناخت 12 روشی که هر بازیگری باید درباره آن بداند، قصد داریم این دو گونه کلی را شرح دهیم.
دوگونه بازیگری
بازیگری چه در قالب استایلسازی و چه در رئالیسم، همواره بهدنبال نمایش احساسات انسانی و مفاهیم عمیق بوده است. با پیشرفت تکنولوژی و علوم انسانی مانند روانشناسی، بازیگری رئالیستی به عنوان پاسخی به نیازهای درامهای پیچیده و مدرن ظهور کرد. در ادامه دو سبک بازیگری را بررسی خواهیم کرد.
بیشتر بخوانید:
- خلاصه ای از روش اموزش بازیگری چخوف
- خلاصه ای از “سیستم” روش اموزش بازیگری استانیسلاوسکی
- پرفورمنس آرت هنری عاشقانه یا خشمگین [+جزییات]
- پرفورمنس آرت ؛ هنر زنده
- موسیقی تئاتر : شیوه و تکنیک
1. بازیگری استایلسازی
بازیگری استایلسازی در تئاترهای کلاسیک و نئوکلاسیک بهکار میرود. این سبک شامل حرکات اغراقآمیز، زبان شاعرانه، و رفتارهای نمادین است. در این شیوه، بازیگر بهجای تلاش برای بازنمایی دقیق واقعیت، از زبان بدن و ژستهای نمادین برای رساندن مفاهیم استفاده میکند. در آثار یونان باستان و نمایشهای نئوکلاسیک، این سبک غالب بود و تئاتر را به یک تجربه هنری فراتر از زندگی روزمره تبدیل میکرد.
آثاری از نویسندگانی مانند مولیر و راسین که در تئاتر نئوکلاسیک به نمایش درآمدند، نمونههای بارزی از این سبک بازیگری هستند. بازیگر در این آثار، تمرکز خود را بر رعایت اصول فرمی و زیباییشناختی معطوف میکرد تا مضامین بزرگتر و فلسفی را به تماشاگر انتقال دهد.
2. بازیگری رئالیستی
در قرن نوزدهم و با پیشرفت تکنولوژی و تغییرات اجتماعی، سبک بازیگری رئالیستی شکل گرفت. چند عامل مهم در بهوجود آمدن این سبک نقش داشتند:
- ورود چراغهای الکتریکی: این تکنولوژی باعث شد تماشاخانهها بتوانند بدون نیاز به نور طبیعی نمایش برگزار کنند. این امر به بازیگران اجازه داد تا حرکات اغراقآمیز را کنار بگذارند و به نمایش طبیعیتر احساسات بپردازند.
- کوچک شدن تماشاخانهها: با رشد تکنولوژی، تئاترها کوچکتر شدند و فاصله بین تماشاگر و بازیگر کاهش یافت. بنابراین، نیازی به بیان و بدن اغراقشده نبود و بازیگران توانستند به نمایش جزئیات احساسی بپردازند.
- شخصیتهای پیچیده درامهای مدرن: با رشد شهرنشینی و پیچیدهتر شدن زندگی، نویسندگان مدرن شخصیتهایی چندبعدی خلق کردند که نیازمند نمایش احساسات و انگیزههای پیچیدهتر بودند.
نقش روانشناسی در بازیگری رئالیستی
یکی دیگر از عوامل مهم در توسعه بازیگری رئالیستی، ظهور علم روانشناسی بود. با شکلگیری رشته روانشناسی و تأثیر افرادی مانند کارل یونگ بر اندیشههای هنرمندان، توجه به عمق روانشناختی شخصیتها افزایش یافت.
کنستانتین استانیسلاوسکی، مبتکر اصلی بازیگری رئالیستی، تحت تأثیر نظریات روانشناسی، بهویژه یونگ، قرار گرفت و بر اهمیت تحلیل روانشناختی شخصیتها تأکید کرد؛ این رویکرد به بازیگران امکان داد تا با شناخت انگیزهها و احساسات درونی شخصیتها، اجرای طبیعیتری را ارائه دهند. سیستم بازیگری استانیسلاوسکی به بازیگر این امکان را میداد تا به درک عمیقتری از شخصیت و تأثیرات روانی آن دست یابد.
جمعبندی
به طور کلی درک هر دوگونه بازیگری به ما کمک میکند تا به شناخت بهتری از هنر تئاتر و اجرای نقشها دست یابیم.
بیشتر بخوانید:
لطفا به آخرین آثار ما در گروه هنری تنوتن نگاه کنید
از همراهی شما تا انتهای نوشتار پرفورمنس آرت سپاسگزار هستیم. حتما ما را در تنوتن با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید.